سيستان در دانش باستان شناسي از جايگاه والايي برخوردار است، امروزه نيك ميدانيم كه سيستان در دورانهاي پيش از تاريخي و تاريخي به منزله ي پلي ميان تمدنهاي شرق و غرب فلات ايران عمل ميكرده است. اما تمدنها و فرهنگهاي باستاني مستقر در سيستان و هويت تاريخي آنها تا مدتها از چشم باستان شناسان پنهان مانده بود.دورافتادگي نسبي و صعوبت و دشواري اوضاع جغرافيايي، به ويژه سختي زيست محيطي امروز سيستان اين انديشه را قوت داده بود كه در عهد باستان نيز اوضاع چنين بوده و اينجا همواره سرزميني خشك و كم حاصل و مالاً به دور از مدنيت بوده است. پژوهشها و كاوشهاي باستان شناسي درست خلاف اين تصوير را ثابت كرد. اينك در پرتو و يافتههاي دانش باستان شناسي معلوم شده كه سيستان در ادوار باستاني يك مركز بزرگ و مهم تمدني در نيمه ي شرقي و جنوب شرقي فلات ايران بوده است. كه از يك سوي با تمدنهاي شمال شرقي فلات ايران و تمدنهاي شمال غربي شبه قاره ي هند و ازسوي ديگر با تمدنهاي مركزي فلات ايران و تمدنهاي ميانرودان باستاني درارتباط تنگاتنگ فرهنگي و بازرگاني بوده است.
نخستين بررسيهاي باستان شناسي به معني دقيق آن تنها در آغاز سده ي بيستم ميلادي در سيستان شروع شد.
محققان و باستان شناسان معروفي چون سرپرستي سايكس، جي، پي، تيت و اورل اشتين انگليسي و ارنست اميل هرتسفلد آلماني در سيستان گشت و گذار مطالعاتي انجام دادند.
اورل اشتين درسالهاي 15- 1916 و هرتسفلد در ماه ژانويه سال 1925 ميلادي سيستان را مورد مطالعه جدي و دقيق قراردادند.
ادامه مطلب...